اوایل اوت ۲۰۲۰ خبر رسید بندر بیروت منفجر شده و ساختمانهای زیادی در منطقهی اشرفیه خراب شدهاند. دستکم ۲۲۰ نفر کشته شدند، هفت هزار نفر زخمی شدند و نام صدوده نفر در فهرست مفقودان جای گرفت. ۲۷۵۰ تُن آمونیوم نیتراتی که شش سال گمرک بیروت مانده بود ناگهان منفجر شد و فاجعهای اتفاق افتاد که بیروت را به خاک سیاه نشاند. اینها را همه میدانند، یا دستکم آنها که آن روزها و آن ماهها خبرهای انفجار بیروت را دنبال میکردند. سیریل عریس آن روزها را نساخته، آن روزها هستند؛ در فیلمهای خبری، عکسها، روزنامهها و خاطرات آدمها. فیلمِ عریس داستان ادامه دادن زندگیهاییست که در سایهی آن انفجار متوقف شدند؛ داستانِ فیلمی که باید ساخته شود؛ داستان آدمهایی که فکر میکنند اگر نتوانند در بیروت زندگی کنند، در بیروت فیلم بسازند و مهمتر از همه در بیروت نفس بکشند، باید خودشان دستبهکار شوند و پیوند ازدسترفتهی انسان و طبیعت را احیا کنند. کار سادهای هم نیست؛ احتیاج دارد به گپ زدنهای مدام و مشورتهای بسیار؛ چرا که آدم اگر اعتراف کند که در مواجهه با چنین مصیبت بزرگی شکست خورده، حتماً آیندهاش را از دست میدهد. رقصیدن بر لبهی آتشفشان داستان گذشتهایست که تأثیرش روی امروز مانده. حالاحالاها هم میماند؛ اینطور که پیداست.
فعلاً همین چند خط.