وقتی رولان بارت با دیدن عکس ارنست (۱۹۳۱) کار آندره کرتژ، عکس پسرک محجوب روستایی، ایستاده در میان میزهای چوبی، نیمکتها و جلوی رختآویز کلاس، میپرسد «ممکن است ارنست هنوز زنده باشد؟ اما کجا؟ چهطور؟ با چه حکایتی؟» دربارهی چیزی اندیشیده که اولاً ساده است، ثانیاً مهم است، ثالثاً فلسفی نیست. این پرسش ژرف است و برای طرح آن باید به قول خود بارت عکس زخمیات کند. اصطلاح مشهور دریدا اینجا نکته را بهتر میرساند. عکس رد چیزهایی دیگر را (چیزهایی که عکس نیستند) بر خود دارد.
بابک احمدی، جستارِ مقام فلسفه در کار عکاس، کتابِ نوشتههای پراکنده، نشر مرکز، بهمن ۱۳۹۳